اینستاگرام به عنوان اپلیکیشنی معرفی می شود که کلمات شما را بدون عکس قبول ندارد، از طرفی ممکن است بسیاری از افراد اهل استفاده از عکس نباشند و بخواهند همه چیز را با استفاده از کلمات نشان دهند.
هنگام مطالعه کتاب بدون فیلتر متوجه خواهید شد که داستان پیدایش اینستاگرام چیست؟ این کتاب چونگی روی کار آمدن اینستاگرام را به درستی شرح می دهد. کتاب بدون فیلتر تنها برای افرادی که علاقه به حضور در اینستاگرام دارند به چاپ نرسیده است، بلکه با لحن ساده و روانی روایت اینستاگرام را برای تمامی افراد به رخ می کشد.
اینستاگرام از جمله اپلیکیشن هایی بشمار می رود که هر روز الگوریتم های مختلفی را بکار می برد و کاربران باید تمامی کارهای خود را بر اساس این الگوریتم ها انجام دهند.
شاید هیچ کدام از کاربران اینستاگرام نتواند مشخص کنند که در نهایت عاقبت این اپلیکیشن چه می شود و از کجا روی کار آمده است؟ اما اگر با دقت تمام کتاب بدون فیلتر را بخوانید متوجه می شوید که اینستاگرام چگونه ایجاد شده، البته شاید بسیاری از افراد تصور کنند که کتاب بدون فیلتر تنها برای اینفلوئنسرهای اینستاگرام مناسب می باشد، که با مطالعه صفحات آغازین متوجه می شود هر فردی به خوبی می تواند به ماهیت این اپلیکیشن پی ببرد. در ابتدای این کتاب نویسنده چنین مطلبی را ارائه داده است:
کتاب بدون فیلتر که شرح پیدایش اینستاگرام است برای این به چاپ رسیده تا بتواند سرگذشت معتبری از اینستاگرام را در اختیار مردم قرار دهد، در این مرحله اگر کمک مدیران اجرایی کار، کارمندان و دیگر کسب و کار نبود نمی توانستم این کتاب را به خوبی ارائه دهم. این افراد به صورت داوطلبانه خاطرات خود را برای من تعریف کردند. از طرفی فیس بوک بعد از این که بنیان گذاران اینستاگرام شرکت را ترک کردند جلسه هایی را تشکیل داد تا با تک تک کارکنان این مجموعه مصاحبه داشته باشم. حتی در ادامه مطالب سارا فریر توضیح می دهد که چرا این نوع نوشتن را برای نگارش کتاب در پیش گرفته است.
تعریف اینستاگرام
طبق آماری که وجود دارد میلیاردها نفر از اینستاگرام استفاده می کنند و از مناظر مورد علاقه، غذا، مکان های مورد علاقه خود عکس و فیلم می گیرند و در این اپلیکیشن به اشتراک می گذارند تا آرزوهای خود را نشان دهند، این افراد با پست هایی که در پیج خود قرار می دهند با دیگران در تعامل هستند تا بتوانند روابط عمیقی را در شبکه های اجتماعی شکل دهند.
اینستاگرام از جمله برنامه های کاربردی معرفی می شود که توانست از رابطه افراد با استفاده از تلفن همراه نهایت بهره را ببرد. در واقع این اپلیکیشن درس خوبی به ما می دهد، یعنی تصمیماتی که در یک شرکت فعال بر روی رسانه اجتماعی گرفته می شود، می تواند بر روی سبک زندگی اقتصاد ما تاثیر مثبتی بگذارد.
بنیان گذاران اینستاگرام همواره به دنبال رشد و ترقی این اپلیکیشن هستند و اهداف خود را همچنان حفظ کرده اند. بنیان گذاران اینستاگرام کاری کردند که بسیاری از افراد تجربه های خود را در قالب تصویر و عکس به افراد دیگر برای گرفتن لایک و نظر به اشتراک بگذارند.
در نهایت پیدایش اینستاگرام باعث به وجود آمدن محلی برای نشان دادن دیدگاه های مختلف و خلاقیت تبدیل شد. از طرفی ضعف های اپلیکیشن های دیگر مثل فیسبوک را از برنامه اینستاگرام حذف کردند و ابزارهای کاربردی را به این برنامه اضافه کرده اند تا بتوانند به درآمد اینفلوئنسرها کمک کنند.
اپلیکیشن اینستاگرام سه معیار را در اختیار کاربران خود قرار می دهد تا بتواند عملکرد آن ها را مورد بررسی قرار دهد که شامل تعداد دنبال کنندگان، تعداد لایک و تعداد دنبال شوندگان می شود. همین امتیازها بازخورد مناسبی برای استفاده از اینستاگرام ایجاد می کند.
در واقع کاربران اینستاگرام زمانی که با لایک پست های خود و تعداد زیادی فالوور مواجه می شوند رضایت خاطر بیشتری را بدست می آورند که همین باعث شادی افراد حاضر در اینستاگرام می شود. از طرفی کاربران به مرور زمان متوجه جایگاه اجتماعی این اپلیکیشن شدند، چرا که به راحتی می توانستند به سود آوری مناسبی برسند.
ورود فیسبوک
فیسبوک در سال 2014 روی کار آمد و باعث ایجاد یک موقعیت عالی برای اینستاگرام شد، چرا که با وارد شدن فیسبوک مدیران اینستاگرام دیگر نگران موضوعاتی که دامن گیر دیگر فضاهای مجازی بود نمی شدند.
از طرفی بعد از پیدایش اینستاگرام باید کارمندان حرفه ای و کارآمدی را پیدا می کردند که کار بسیار راحتی به شمار می رفت، زیرا تیم اینستاگرام قبلا در فیسبوک مشغول به کار بوده اند و بعدها به اینستاگرام منتقل شده اند. این اپلیکیشن با توجه به این که تمامی کدهای نوشته شده فیسبوک را می توانست قرض بگیرد، امکانات جدیدی را به اپلیکیشن خود اضافه کرد.
تیم فیسبوک تمامی ترفندهای لازم برای این که بتوانند کاربران خود را به تعداد بالایی برسانند بکار گرفته اند. اینستاگرام هم در صدد این است، آنچه را که در این برنامه ارائه می شود به تنهایی سامان دهی کند تا اینکه بتواند کنترل بیشتری بر روی کارهای خود داشته باشد.
در واقع فیسبوک به خوبی نشان داد که هر چه یک شبکه اجتماعی بزرگ تر شود، تصمیمات ناخواسته بزرگ تر خواهد شد. اینستاگرام هم بر همین اساس اقدامات اثر بخشی را در پیش گرفت و بدون آنکه اشتباهات فیسبوک را مرتکب شود اقدامات تاثیرگذاری انجام داد. فیسبوک با توجه به این که کاربرهای زیادی دارد، کسب و کارها را به نحوی ایجاد کرد که محتواهای خود را به طور مناسبی ارائه دهند تا به پاداش اصلی شبکه های اجتماعی دست پیدا کنند.
کارمندان فیسبوک به خوبی یاد گرفتند که از رکن های اساسی ماموریت، اشتراک گذاری می باشد، در نهایت راهبردهایی را بکار گرفت که اشتراک گذاری را به عادت تبدیل کند.
اگر در اپلیکیشن فیسبوک کسی بر روی چیزی کلیک می کرد یا آن را به اشتراک می گذاشت به عنوان حرکتی مثبت ثبت می شد و در نهایت مقدار بیشتری از آن موضوع را ارائه می داد، البته دقت داشته باشید که ویروسی شدن از خطراتی هم برخوردار بود.
کاربران فیسبوک عادت به استفاده از محتواهای کم کیفیت داشتند، بنابراین کارمندان ایسنتاگرام همیشه این سوال را از خود می پرسند که آیا تنها یک کلیک نشان می دهد که افراد چه می خواهند یا این که محتوا تنها کاربران را فریب می دهد؟
زاکربرگ از افرادی بود که این موضوعات را مورد بررسی قرار داد، از طرفی سیستروم تک تک آگهی های تبلیغاتی را بررسی می کرد به این صورت که نسخه هایی از آگهی را چاپ و بر روی میز خود قرار می داد تا بتواند آن ها را تحلیل کند.
تبلیغ کنندگان یاد می گرفتند که چگونه از هشتگ های پرطرفدار و بدون بهره بردن از فیلتر استفاده کنند، اما متأسفانه از نظر فیسبوک این کارها خیلی کند پیش می رفت.
زاکربرگ که اینستاگرام را از ایجاد مدل کسب و کار خود پشیمان کرده بود، فکر می کرد که باید این برنامه قسمتی از هزینه های خرید خود را در قالب یک درآمد برای فیسبوک به این شرکت برگرداند. در این زمان که اینستاگرام از قدرت زیادی برخوردار بود می توانست کاملا کارآمد باشد.
در واقع زاکربرگ متوجه بود که فید اخبار فیسبوک در روزهای آینده برای قرار دادن آگهی های تبلیغاتی جایی نخواهد داشت، این فرد تلاش می کرد که اینستاگرام به قدری قدرتمند شود تا در آینده بتواند به افزایش درآمد مردم کمک زیادی کند.
نقطه عطف استفاده از رسانه های اجتماعی
تا این قسمت از مطالب در مورد نحوه پیدایش اینستاگرام اطلاعات مناسبی را به دست آورده اید، حال اطلاعات کارآمدی را در مورد نقطه عطف اینستاگرام در اختیار شما قرار می دهیم.
سال 2016 هم زمان با انتخابات ریاست جمهوری نقطه عطف طرز فکر مردم درباره استفاده از رسانه های اجتماعی بود که دولت و مردم به راحتی می توانستند از قدرت این شبکه های اجتماعی برای مقاصد خود استفاده کنند.
پرسشی که در این جا وجود داشت این بود که این شرکت های فناوری به چه اندازه باید بر خلاف طبع مردم اقدامات خود را انجام دهند؟ در واقع کاربران تصمیم گرفتند اخبارهای حزب گرایانه را مطالعه کنند و برای منتشر کردن تئوری های توطئه در مورد واکسن ها تصمیمات خود را اتخاذ کردند، همچنین سخنرانی های نژاد پرستانه یا بیانیه هایی را به اشتراک می گذاشتند که به راحتی به ذهن مردم نفوذ می کرد؟ حال با این تفاسیر شرکت چه کاری می توانست برای محدود کردن اهداف چنین کسانی انجام دهد؟
نهادهای نظارتی، یوتیوب، فیسبوک و توییتر را در مورد سیاست هایی اتخاذ شده برای مدیریت کاربران و نوع محتواهایی که استفاده می کردند، سوال هایی را مطرح کردند و نمایندگان این شرکت ها هدف خود را آزادی بیان مردم نشان می دادند، همچنین از ارزان ترین ابزارها برای کار خود بهره می بردند.
از طرفی مسیری که کاربران اینستاگرام برای موفقیت خود در پیش گرفتند کاملا قابل قیاس با دیگران بود، تنها کاری که انجام می دادند تولید محتوای مناسب و کاملا الهام بخش با کپشنی خلاقانه و خوش بینانه بود و همه این فعالیت ها به دنیای واقعی و تصمیمات کاری وارد می شدند.
در واقع بنیان گذار اینستاگرام قصد ارائه نسخه ای را داشت که هنر و خلاقیت را پرورش دهد و پنجره و محتواهایی از جنس زندگی را به مردم نشان دهند که با توجه به بسیاری از معیارها در حال آسیب بود، همین باعث شد برنامه اینستاگرام به برنامه کاملا رقابتی تبدیل شود و هر کسی می توانست در آن برنده باشد.
فیلترهایی که از طرف سیستروم و کول رایز ارائه شدند، عکاسی را به عنوان یک هنر معرفی کردند. در واقع با پیشرفت تکنولوژی ویرایش عکس، افراد هنگام ملاقات های خود با سیستروم درخواست فیلترهایی داشتند که چهره ها را زیباتر نشان دهد در این میان بعد از پیدایش اینستاگرام و مراحل تکمیلی قسمت جدیدی از استوری های اینستاگرام رونمایی شد که با استفاده از آن افراد قبل از انتشار استوری می توانستند سلفی های خود را مشاهده کنند.
مدیران اینستاگرام اجازه دادند کایلی جنر فیلتر اختصاصی خود را ایجاد کند تا مردم رژلب های وی را به صورت رایگان امتحان کنند، بنابراین می توان گفت که هرچه بر تعداد افراد موفق اینستاگرام اضافه می شد، خود اپلیکیشن اینستاگرام هم با موفقیت بیشتری رو به رو می شد.
با این اوصاف نمی توان تعیین کرد که این شرکت بین تبلیغات فریب کاری و مصرانه مرزی قائل می شود یا خیر؟ حتی اجرای سیاست ها از طریق اینستاگرام با تناقض هایی مواجه بود و در نتیجه آن افرادی که قصد داشتند کسب و کار خود را بر روی این پلتفرم ایجاد کنند با سردرگمی همراه می شدند.
کسب و کارهایی که در اینستاگرام شکل می گیرند معمولا شانس بیشتری برای موفقیت دارند، البته این کسب و کارها باید بتوانند محتواهای جذاب و خلاق را تولید کنند تا فالوور های بیشتری را بدست آورند. بسیاری از کسب و کار ها که به اینستاگرام کوچ کردن اوایل مجبور هستند با خرید فالوور، فالوور های خود را به 100 کا تا 500 کا برسانند تا بتوانند به بازدید و لایک دلخواه خود برسند ولی تنها با دریافت فالوور نباید انتظار موفقیت داشته باشید چرا که فالوور فقط یکی از پایه های رشد است در ادامه فعالیت خود باید روی لایک و بازدید و کیفیت محتوایی که در پیج قرار میدهید نیز روز شب کار کنند تا به افول نخورند.
شاید بسیاری از افراد تصور کنند که اینستاگرام می تواند تهدیدی برای برتری از فیسبوک باشد، که کم کم این سوال باعث شد تعاملات بین تیم های مدیریتی این دو شرکت برای جذب نیرو با ابهاماتی مواجه شود. در واقع اینستاگرام نمی توانست نیروهایی را که لازم دارد خودش جذب کند تا کارها را به سرانجام برساند.
در نهایت مایک کرایگر و سیستروم برای جذب افراد بیانیه مفصلی را به زاکربرگ ارائه دادند، جذب نیرو تنها زمانی انجام می شد که از نظر زاکربرگ کار مورد نظر ارزش جذب داشته باشد. از طرفی تمامی تیم های فیسبوک باید این کار را انجام می دادند، اما باید بگوییم که تمامی این تیم ها از درآمد زیادی برخوردار نبودند یعنی شرکت کوچکی را در درون یک شرکت بزرگ نمی توانستند اداره کنند.
بعد از مدت ها تلاش و متوقف شدن رشد، به فکر استفاده از آی جی تی وی افتادند که در این میان یک گروه بیشتر از همه اذیت شدند و آن هم تیمی بود که سعی داشت مشکلات اساسی اینستاگرام را که قبل ها باعث رسوایی در فیسبوک شد را حل کند.
چند ماه بعد از این که بنیان گذاران اینستاگرام شرکت را ترک کردند این برنامه کاربردی به اینستاگرام تغییر نام داد که محصولی از فیسبوک بود. گروهی که ارسال پیام های مستقیم در اینستاگرام را انجام می دادند، زیر نظر تیم فیسبوک بودند و در اواخر سال 2019 زاکربرگ در کنفرانسی که برند اینستاگرام برگزار کرده بود حضور پیدا کرد. این فرد هدف از روی کار آوردن اینستاگرام را شکست برنامه چینی تیک تاک دانست که از اسنپ چت پیشی گرفته بود.
در این برهه زمانی تبلیغات در اینستاگرام هم بسیار افزایش یافت و اعلان های شخصی سازی شده برای دنبال کردن افراد هم بیش از گذشته شده بود، بودن در خانواده فیسبوک باعث بهبود اوضاع بخش درآمدها در برخی زمینه ها شد.
نه سالگی اینستاگرام
9 سال از پیدایش اینستاگرام که گذشت جشنی را در دفتر شرکت یعنی سان فرانسیسکو برگزار کردند که سیستروم و کرایگر در این جشن حضور نداشتند و سیستروم در صفحه اینستاگرام خود هیچ گونه پستی قرار نداد، حتی پست های گذشته خود را هم حذف کرد.
هر دو بنیان گذار اینستاگرام می خواستند ببیند که اگر شغل اصلی خود را رها کنند چه کاری می توانند انجام دهند. در نهایت سیستروم خلبانی را یاد گرفت و کرایگر هم ازدواج کرد و به پدر نمونه ای تبدیل شد.
درآمد اینستاگرام در سال 2019 حدود ۲۰ میلیارد دلار تخمین زده شد، یعنی بیشتر از یک چهارم کل فروش فیسبوک بود. سال 2012 فیسبوک پیشنهادی را برای خریدن اینستاگرام با تلفیقی از پول نقد و سهام معامله ای ارائه داد.
در واقع اینستاگرام پس از یک دوره جایگاه بزرگ تری را در شرکت فیسبوک پیدا کرد، بعد از تغییراتی که انجام شد، سعی بر این بود که تصمیم بگیرند با اینستاگرام چه رفتار عاقلانه ای داشته باشند. کارمندان اینستاگرام نگران بودند که این تحقیق برای افزایش کنترل زاکر برگ بر روی اینستاگرام انجام نشود.
کرایگر و سیستروم به این دلیل اینستاگرام را به فیسبوک فروختند تا جایگاه او را بزرگ تر و محکم تر کنند، سیستروم هم درجایی می گوید باید شانس خود را امتحان کنید و چیزی را بسازید که برای مردم با ارزش باشد و بتواند با رشد خوبی همراه شود.